درباره افغانستان

پروفایل افغانستان شرح مشخصات کشور از دید سرمایه‌گذاران بوده،

معلومات این پروفایل محدود به داده‌های مرتبط به سرمایه‌گذاری در افغانستان می‌باشد.

نام رسمی کشور

جمهوری اسلامی افغانستان

پایتخت

کابل

مجموع ولایت‌ها

34

شهر‌های عمده تجاری

کابل، هرات، مزار شریف، کندهار، جلال‌آباد، کندز و لشکرگاه

نمایه جغرافیایی

افغانستان یک کشور محاط به خشکه بوده، بین آسیای جنوبی و آسیای مرکزی موقعیت دارد.

این کشور دارای چهار فصل (بهار، تابستان، خزان و زمستان)

و مناطق کوهستانی، جنگل های انبوه و آب فراوان می‌باشد.

مساحت

652,000 km241 چهل و یکمین کشور بزرگ جهان

اقلیم

خشک و نیمه‌خشک: زمستان سرد و تابستان‌های گرم و خشک،
فصل‌ها: بهار، تابستان، خزان و زمستان

زمین‌های قابل استفاده

مجموع زمین: 65223 هکتار

علفچرهای دایمی:

30000 هکتار

جنگل و چوب‌زار:

1700 هکتار

زمین‌های غیر قابل کشت:

4286 هکتار

زمین‌های قابل آبیاری:

2177 هکتار

زمین‌های قابل زرع للمی:

1447هکتار

سایر زمین‌ها:

26213 هکتار

منبع: اداره مرکزی احصائیه

نمایه نفوس کشور

مجموع جمعیت

28.6 میلیون

نرخ رشد سالانه جمعیت تراکم جمعیت

2.4%

تراکم جمعیت

39/km2

جمعیت پیش بینی شده تا سال 2025

40.1 میلیون

جمعیت پیش بینی شده تا سال 2050

55.9 میلیون

نرخ تولد به ازای هر 1000 نفر

39

جمعیت شهرنشین

46.3%

نرخ رشد جمعیت شهرنشین

4.6%

منبع: اداره احصاییه مرکزی/ بانک جهانی/ سازمان ملل

جنسیت

گروه بندی سنی

جمعیت زیر خط فقر

میزان سواد

میزان اشتغال به نسبت جمعیت

نمایه اقتصادی

میزان رشد تولید ناخالص داخلی
1
مجموع GDP
4
سرانه تولید ناخالص داخلی
2
سهم سکتورها در تولید ناخالص داخلی
3

info-graphic11

ﻣﻨﺒﻊ :اداره اﺣﺼﺎﺋﯿﻪ ﻣﺮﮐﺰى اﻓﻐﺎﻧﺴﺘﺎن


افغانستان در مرکز اروپا آسیا قرار گرفته است و جمعیتش را پشتون ها، تاجیک ها، هزاره ها، ازبک ها، ترکمن ها، بعضی از ملیت های قومی کوچکتر و کوچی ها تشکیل داده است. از نظر جغرافیایی نزدیک به اولین مهد های تمدنی است که اشیاء دست ساخت مربوط به زمان تمدن دره ایندوس ( هندی ) (2000 سال قبل از میلاد) در آن کشف شده است. از زمان های بسیار قدیم، این کشور در محل تقاطع فرهنگ ها بین چین و خاورمیانه و بین آسیای جنوبی و اروپا قرار گرفته است. زمانیکه اسکندر بزرگ به کشور کهن آریانا وارد شد همین  منطقه ایی که افغانستان مدرن در آن قرارگرفته و در آن زمان آریانا نامیده می شد، او شهرهای خوبی بنا شده ایی مانند هرات و قندهار را قبل از کشف بعضی از شهر های خودش مانند ای خانم واقع در سیحون ( آمودریا)  کشف کرد.

ولایاتی که اکنون افغانستان امروزی را تشکیل می دهد، جزء قلمرو مهم ساتراپ، امپراطوری هخامنیشی ها بودند. بعد از مرگ اسکندر بزرگ، امپراطوری سلووسید، یکی از دولت های جانشین امپراطوری بی پروا (شجاع) مقدونی که درمرکز شهر بلخ  قرار گرفته بود، افغانستان را به حق یکی از قدرت های  سیاسی کرد. از آن زمان شهر بلخ  نزدیک مزارشریف مدرن بنام ” مادر شهرها” یاد می شود زیرا موضعش را به عنوان مرکز مهم یادگیری و فرهنگی از آغاز دوره های تاریخی مختلف حفظ کرده است. برای مثال، اولین شاعر زن اسلام ، رابعه بلخی در اینجا زندگی می کرد و فیلسوف شاعر، مولوی جلال الدین رومی همچنین ابن سینا ( که بنام اویسینا (Avicenna )  نیز معروف می باشد)، یکی از بزرگترین دانشمندان عصرش در نزدیک بلخ به دنیا آمدند.
از آنجاییکه اقتصاد افغانستان اساسا زراعت می باشد، زندگی روستایی هنوز مرکز فعالیت های اقتصادی اجتماعی کشور است. اگرچه زراعت افغان ها با تکنولوژِی مدرن بهبود یافته است، هیچ شخصی نمی تواند در سراسر کشور مسافرت نماید بدون تحصیل ( کسب) احساس هماهنگی کامل بین زمین و مردمی که  بر آن کار می کنند.
در مدت 50 سال گذشته، تعداد فزاینده ایی از هیأت های اعزامی باستان شناسی به افغانستان آمده اند. بنابراین، میراث کشور بیش از پیش غنی و متنوع شده است و کشف های جدیدی هر ساله انجام می شود.  اکثر این اشیاء دست ساخت در موزیم کابل به نمایش گذاشته می شوند.  تا سال 1957  جهان در باره وجود مناره جام هیچ نمی دانست. با توقف  در مرکز ولایت دورافتاده غور،   این مناره  دومین مناره بلند در جهان می باشد .
در قرن دوم قبل از میلاد، در کشور زردشتی بزرگ افغانستان دین جدیدی یا فلسفه زندگی : بودیسم نفوذ کرد. زمانیکه خدایان هندو، ایندو- آریایی باستانی در هندوستان امتیازاتشان را دوباره بدست آوردند، افغانستان با ساحه های رهبانی مشهور هده ( نزدیک جلال آباد )، بامیان و سایر ساحه ها، مرکز بودیسم شد. بزرگترین مجسمه های جهان تجسم بودا در صخره بامیان تراشیده شد، از همانجا بود که مسافران، بودیسم را بعد از قرنها به  چین، جاپان و سایر کشورهای آسیای شرقی منتشر نمودند. در موزیم ملی کابل، همچنین در مجموعه های موزیم خارجی چگونگی تلفیق هنر باشکوه این دوره که  تلفیقی است از سبک های یونانی مآب کهن، ساسانی، هندی و ترکی کوچی به نمایش گذاشته شده است . امپراطوری کوشانی اسرارآمیز در طول این دوره تاریخی افعان ( قرون اول تا ششم قبل از میلاد) از مقرش در نزدیکی کابل  حکمرانی می کرد.

مسیری به سمت اسلام
در قرون هفتم و هشتم، افغان ها به اسلام گرویدند که موجب مجموعه های جدیدی از سلسله های بزرگ  شد. غزنویان( قرون یازدهم تا دوازدهم ) و غوریان ( قرون دوازدهم تا سیزدهم ) پهنای وسیعی از قلمروهای امتدادیافته به دهلی را فتح کردند. بنا به اظهارات این حاکمان، نویسندگان، دانشمندان و صنعتگران از کلیه مناطق آسیایی کار می کردند. در غزنی، شاعر، فردوسی، ” شاهنامه ”  حماسی اش را تکمیل کرد که از آن زمان اساس مفاد فرهنگ زبان فارسی شده است. در پایتخت به مدت طولانی گمشده غوریان– فیروزکوه، ” کوه فیروزه ” – مناره جام اعمار شد. این مناره هنوز بلندترین مناره در آسیای مرکزی می باشد.
بعد از اینکه مغول ها  اکثر قسمت های کشور را ازبین بردند، تیموریان، نوادگان امیر تیمور ( که همچنین بنام تیمور لنگ معروف می باشد) کشور را حکمرانی کرد( قرن پانزدهم ) و آثار تاریخی باشکوهی مثل مسجد بزرگ هرات ( مسجد جامع ) و مقبره گوهرشاد ، یکی از مشهورترین ملکه های اسلام را برجای باقی گذاشت سپس مرکز فرهنگی اسلام بخاطر شاعرانی مثل جامی و مینیاتور های شگرف ( مکتب بهزاد ) به شهرت رسید.
یکی از نوادگان امیر تیمور، شاهزاده بابر، باعث عقب نشینی تاخت و تاز ازبک ها از آسیای مرکزی شد و قبل از اینکه نوادگانش به ایجاد امپراطوری بزرگ مغول در هندوستان که افغانستان به مدت طولانی بخشی از آن بود، ادامه دهند، قلمرو پادشاهی اش را در کابل ( جاییکه هنوز مقبره اش در آنجا، در باغ بابر قرار گرفته است ) مورد علاقه اش بنیاد نهاد،. اگرچه در این مدت، دریانوردان اروپایی راه دریایی را به سمت شرق گشودند،  در جاده های کهن کاروان، رفت و آمد کمتر شد و اهمیت استراتیژیکی – جغرافیایی افغانستان کاهش یافت.

ترکیب افغانستان مدرن:
در سال 1747 احمد شاه درانی، کشور افغانستان را در قندهار برپا کرد تا استقلال افغانستان را با ادعای حق حاکمیت از قدرت های همسایه تضمین نماید. از آن زمان به بعد افغانستان به عنوان ملت مستقل باقی مانده است. این مسآله مخصوصا در قرن نوزدهم با مشکل مواجه شد زمانیکه قدرت های اروپایی انگلستان و روسیه هردو سعی در تصرف این قلمرو استراتیژیکی که بنام ” بازی بزرگ شناخته شده بود” داشتند. افغانستان برای حق حاکمیتش در سه جنگ انگلیسی- افغان ( 1839-43, 1878-1880  و 1919) ضمن اینکه دسیسه های ایرانیان و روسی ها را دفع کرد، شرکت داشت.
کشور مدرن افغانستان توسط پادشاه عبدالرحمان خان (1880 – 1901) ایجاد شد کسی که ساختارهای اداری را تأسیس کرد که امروزه هنوزوجود دارد. تلاش های دولت سازی او توسط نوادگانش امیر حبیب الله و پادشاه امان الله که قصد داشتند بطور  قابل توجهی جامعه افغان ها و نهاد های سیاسی اش را مدرن سازند ، ادامه داشت. او دفتر نخست وزیر را تأسیس نمود و در میان سایر وزارات، وزارت امور خارجه را در سال 1922 ایجاد کرد( با رهبری محمد دروازی بدخشانی) که  سریعا آغاز به سیاحت جهانی برای دیدن پیشرفت آنها نمود. پادشاه امان الله، خودش نیز بطور گسترده به اروپا و آسیا سفر کرد بدین گونه افغانستان را در همان دوره در نقشه جهان قرار داد، همان زمانیکه اتحادیه ملت ها، برای اولین بار در تاریخ جهان، کلیه کشورهای مستقل جهان را گرد هم آوردند.
تلاش های پادشاه امان الله  برای مدرن کردن جامعه افغان، واکنش شدیدی را در جامعه بوجود آورد که منجر به سقوط او و سلطنت کوتاه حبیب الله کلاکنی مشهور به پادشاه حبیب الله ( که از فبرییری 1929 تا نوامبر 1929 سلطنت کرد) شد. او به ترتیب توسط نادرشاه، پدر آخرین پادشاه ( و پدر کنونی ملت ) ظاهرشاه که در سال 1933تاج گذاری نمود، سقوط کرد. یک دوره طولانی صلح ادامه داشت که افغانستان را در مسیر بیطرفی نگهداشت ( در مدت جنگ جهانی دوم).در مدت جنگ سرد، افغانستان، عضو گروهی از ملت های نا هم پیمان بود و بخاطر انکشافش از سوی اتحاد جماهیر شوروی ( روسیه) و ایالات متحده امریکا حمایت شد.

تأسیس جمهوری    
در سال 1973، صدر اعظم محمد داوود، پادشاه را خلع قدرت کرد به نظام سلطنتی پایان داد و اعلان جمهوری  نمود و اولین رئیس جمهور افغانستان شد. محکومیت احزاب سیاسی چپی و مذهبی در این دوره بیشتر به چشم می خورد که منجر به کودتای حزب دمکراتیک خلق افغانستان (PDPA) به رهبری نور محمد ترکی  در سال 1978 شد. وضعیت آن زمان به سرعت رو بزوال گذاشت: احزاب اسلامی که از سوی مجحوعه های وابسته به اخوان المسلمین تقویت می شد، بر علیه رژیم کمونیستی شورش کردند در همین حین از داخل حزب دمکراتیک خلق افغانستان (PDPA) در همان سال (1978) با کودتای جدیدی، حفیظ الله امین  به قدرت رسید. عدم ثبات و نخستین جنگ داخلی در اواخر سال 1979 تهاجم اتحاد جماهیر شوروی را به اوج کشاند که نزاع داخلی را فقط بدتر کرد. اتحاد جماهیر شوروی، ببرک کارمل را به قدرت رساند ( 1980-1986) و در حدود 100000 نظامی به کشور آورد تا با رشد (افزایش) مقاومت مبارزه نمایند.
در سال 1986، بعد از تقریبا 1.5 میلیون شهید و تلفات و مهاجرت 5 میلیون مهاجر افغان به خارج، اتحاد جماهیر شوروی مجبور شد تا عقب نشینی نماید. عقب نشینی تدریجی آنها در سال 1989 کمی قبل از تجزیه اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991 به اتمام رسید. در این ضمن محمد نجیب الله به جای ببرک کارمل به عنوان رئیس جمهور جایگزین شده بود و برای پایان دادن به جنگ داخلی، سیاست های مصالحه ملی را آغاز نمود. این تلاش ها موفقیت آمیز نبود و در سال 1992 رژیمش توسط مجاهدین پیروزمند سقوط کرد.

پایان دوره کمونیستی
علی رغم تلاش هایی برای تشکیل دولت اتحاد ملی در حال سازش با اکثریت احزاب اسلامی که برهان الدین ربانی را به عنوان اولین رئیس جمهور شان برگزیدند، این احزاب عنقریب با اختلاف شدیدی مواجه شدند و  جنگ احزاب داخلی بزودی از سر گرفته شد که منجر به تخریب بیشتر کشور و پایتختش، کابل شد. در سال 1996 طالبانی که با حمایت فعال و مداوم پاکستان و تعدادی نهادهای بین المللی و منطقوی ایجاد شد، کابل را تسخیر کردند و رژیم طاقت فرسایی ( امارات اسلامی افغانستان) را ایجاد کردند که محدودیت های شدیدی را بر حقوق بشری افغان ها مخصوصا زنان تحمیل می کرد. نهاد های دولت افغان که از قبل بطور جدی با جنگ داخلی طولانی مدت بیدار شده بودند کنار گذاشته شدند به این دلیل که قدرت اصلی توسط وزارات کابل اداره نمی شد بلکه توسط سلسله ملا عمر، رهبر طالبان در قندهار اداره می شد. طالبان هرگز تمامی افغانستان را تسخیر نکردند و جنگ داخلی مداوم، مشمول کناره گیری بین المللی و خشکسالی وحشتناکی بود که مردم افغانستان را به مرز قحطی کشانده بود . در این ضمن طالبانی که از حمایت پاکستان بهره می بردند، تعداد فزاینده ایی تروریست بین المللی از کل کشورهای جهان از طریق شبکه های القاعده پرورش دادند. در میان سایر جرائم علیه مردم و فرهنگ افغان، طالبان همچنین مجسمه مشهور بودا را در مارچ 2001 نابود کردند که شرمساری ( تحقیر) بین المللی را در پی داشت.

آغاز دوره جدید:
بعد از حملات تروریستی القاعده در مرکز تجاری جهان در نیویورک و واشنگتن در تاریخ 11 سپتامبر 2001، جامعه (انجمن ) بین المللی به رهبری ایالات متحده امریکا وارد عرصه شدند تا رژیم نادرست افغانستان را سرنگون سازند. شورای امنیت سازمان ملل متحد، قطعنامه ایی را تصویب کردند که استفاده از زور را برای عقب راندن طالبان مجاز می دانست. در 7 اکتبر، ایالات متحده امریکا، از روش های دیپلماتیک خسته شده، شروع به بمباران طالبان و حمایت از مقاومت جبهه متحدی  (همچنین مشهور به اتحاد شمالی می باشد) کرد که نیروهای زمینی رافراهم می نمود. علی رغم ترور فرمانده احمدشاه مسعود، متخصص نظامی مشهور جبهه متحد در 9 سپتمبر توسط القاعده، ، نیروهای شمالی، کابل را در 14 نوامبر 2001 تسخیر کردند.
در جریان کنفرانس بن ( دسمبر 2001) برای ایجاد حکومت موقت به رهبری جلالتمآب حامد کرزی و برای استقرار نیروهای حافظ صلح (ISAF) ، نیرو های امنیتی کمکی بین المللی در کابل،  توافقتنامه ایی را به تصویب رساندند. در جون 2002 یک ” لوی جرگه ” ( روش سنتی حل منازعات قبایل افغان)  اضطراری برای معرفی دولت انتقالی در کابل برگزار شد.  این جلسه ، کرزی را به عنوان رئیس جمهورش برگزید. مطابق نقشه جاده ایی مطرح شده در بن، اجرا شده با حمایت UNAMA( نماینده مساعدت سازمان ملل متحد در افغانستان) ، لوی جرگه مطابق قانون اساسی، برا ی کشور،  قانون اساسی جدیدی را در جنوری 2004 به تصویب رساندند. این جرگه ” جمهوری اسلامی افعانستان ” را تأسیس کردند و تعهد حقوق بشر و تبعیت از دموکراسی را مجددا به کشور بازگرداندند.  متعاقب این کار، اولین انتخابات سراسری  ریاست جمهوری  در اکتبر  2004 برگزار شد زمانیکه رئیس جمهور کرزی با اکثریت مطلق، ریاست جمهوری را برد. انتخابات پارلمانی در سپتمبر 2005 برگزار شد که منجر به ایجاد اولین انجمن ملی برگزیده بر طبق اصول حکومت ملی   با قدرت کامل قانونی شد. این پارلمان، متشکل از خانه بالاتر و پائین تر( مشرانو و ولسی جرگه) می باشد. شوراهای ولایتی همزمان انتخاب شدند.
در حال حاضر، همانطوریکه در ” پیمان افغانستان ” مطرح شد و در فبرییری 2006 در لندن به تصویب رسید، اصلاحات سازمانی و تلاش های بازسازی، با حمایت جامعه ( انجمن ) بین المللی ادامه دارد  .

جواب دهید

Back to top button